مدیریت دانش در سازمان ها و چالش های آن

مدیریت دانش در سازمان ها و چالش های آن

مدیریت دانش در سازمان‌های کارآفرین و شرکت های دانش بنیان مورد توجه بسیاری از محققان بوده است. و تحقیقات زیادی روی آن انجام میشود و چالش های زیادی برای مدیران و مشاوران میسازد. البته بیشتر به ‌طور مستقل و نه در زمینه‌های سازمانی، جغرافیایی یا صنعتی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله ادغام نقش زمینه با تحقیقات مدیریت دانش بنیان، و بحث در مورد پیامدهای بعدی برای کارآفرینی است.

این مقاله با تکیه بر نظریه دانش کارآفرینی، نظریه نوآوری باز و دیدگاه نهادی مدیریت دانش بنیان در سازمان‌های کارآفرین، این کار را به منظور اندازه‌گیری بازده سرمایه‌گذاری در دانش و سرریزهای دانش در صنایع مختلف و سطوح مختلف فعالیت اقتصادی و فرآیند ساخت و تولید قطعات صنعتی انجام می‌دهد.

ضرورت مشارکت حوزه های مختلف علم

مدیریت دانش در سازمان ها باتوجه به پیچیدگی تغییرات جهانی، ضرورت مشارکت مشترک بین حوزه‌های مختلف علم را برجسته می‌کند. محققان و متخصصان مشتاق تقویت درک ما از چالش‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری در دانش و فناوری در داخل، و همچنین درک ما از نحوه دسترسی به دانش از طریق همکاری با شرکای خارجی و سرریز دانش در داخل و بین زمینه‌های بین‌المللی هستند. بسیاری از آنچه در مورد مدیریت دانش در سازمان های کارآفرین شناخته شده است بر اساس مطالعات رشد درون زا، کارآفرینی استراتژیک است.

علاوه بر این، پذیرش فناوری‌های دیجیتال، چشم‌انداز داخلی اکتشاف و بهره‌ برداری دانش را بیشتر تغییر داده است.  این موضوع همچنین محیط کارآفرینی را برای شرکت‌های کوچک و متوسط ​​و مقیاس‌پذیر تغییر داده است. تحقیقات نسبتا کمی امور مدیریت دانش بنیان را در سازمان‌های کارآفرین بررسی کرده است.

مزایا و معایب جنبه های مختلف تحقیقات مدیریت دانش بنیان

تحقیقات در مورد مدیریت دانش بنیان در سازمان ها با ایجاد دانش در داخل، ایجاد مشارکت دانش با شرکای خارجی (مانند تامین کنندگان، مشتریان، گروه سازمانی، دانشگاه ها) و برون سپاری ایجاد دانش به همکاران همپوشانی دارد. این مزایا و معایب خاص خود را دارد که مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است.

دانش به عنوان وسیله‌ای برای پذیرش ورودی های مختلف به کارآفرینان تبدیل شده است. همچنین اجازه می دهد تا دانش جدید در داخل و بین صنایع پخش شود که منجر به توسعه و پویایی اقتصادی منطقه می شود.

تئوری سرریز دانش کارآفرینی بر اساس نظریه رشد درون زا است و نقش کارآفرینان را در فرآیند ایجاد دانش و تجاری سازی ترکیب می کند . توجه ما را به زمینه ای که ایجاد و انتقال دانش در آن صورت می گیرد، و همچنین به نقش «فیلتر دانش» به عنوان مانعی برای فعالیت کارآفرینی جلب می کند. برخلاف تئوری های رشد درون زا، تئوری مذکور ایجاد شرکت را به عنوان یک فرآیند درون زا در پاسخ به در دسترس بودن دانش استفاده نشده در نظر می گیرد.

دیدگاه  این تئوری در درک چگونگی تعامل دانش و سرریزهای دانش برای شناسایی و پذیرش دانش جدید بسیار مهم است، در حالی که منابع داخلی و خارجی دانش مدت‌هاست که به‌طور مستقل در نظر گرفته شده‌اند.

مرزهای دانش برای سازمان های کارآفرین

در نتیجه، این موضوع ویژه به بحث در مورد مرزهای دانش برای سازمان‌های کارآفرین کمک می‌کند. و درک مفهومی جدیدی از اندازه‌ گیری و مدیریت دانش و استفاده از آن توسط کارآفرینان به دست می‌دهد. نسخه های خطی پذیرفته شده برای انتشار، درک ما را از چالش های سازمانی منطقه ای و بین المللی ایجاد دانش، ویژگی های صنعت و مدیریت دانش در سطوح فردی، تیم، شرکت و صنعت همراه با سرریز دانش و تجاری سازی دانش در داخل و بین محلی، منطقه ای و ملی بهبود می بخشد. مرزهای آنها همچنین می توانند برای دست اندرکاران و سیاست گذارانی که سیاست های نوآوری و صنعتی را در اروپا و در سطح بین المللی طراحی می کنند، جالب باشند.

بررسی پیوند مدیریت دانش – کارآفرینی

فعالیت کارآفرینی بر دانش جدید و موجود برای تسهیل توسعه اقتصادی متکی است  در حالی که برخی نظریه‌ها و یافته‌های تجربی برای کارآفرینی ممکن است در زمینه‌های ملی و نهادی خاصی وجود داشته باشد و در زمینه‌های دیگر وجود نداشته باشد، نظریه سرریز دانش کارآفرینی در زمینه‌های مختلف نهادی ، صنعتی و برای کشورهای توسعه‌ یافته و در حال توسعه وجود دارد.

ثئوری سرریز دانش و کارآفرینی توضیح می‌دهد که چگونه کارآفرینان از اطلاعات استفاده می‌کنند و چرا سرمایه‌گذاری در دانش خود شرکت نباید همکاری کارآفرین در زمینه دانش با شرکای خارجی را تضعیف کند.  و دسترسی به سرریزهای دانش در اقتصاد دیجیتال جدید با باز بودن و سرعت انباشت و تبادل اطلاعات بیشتر، سرمایه گذاری ناکافی در دانش به ویژه دردسرساز است. می تواند مانع بقا، بهره وری و نوآوری شود و فرصت های سرمایه گذاری دانش جدید توسط شرکت ها را کاهش دهد.

مدیریت سرمایه گذاری داخلی در دانش

شواهد نظری و تجربی مدیریت دانش در سازمان‌ها نشان می‌دهد که ایجاد دانش ممکن است در داخل یا از طریق سرریزهای دانش صورت گیرد. سرمایه گذاری در دانش داخلی برای تسهیل نوآوری و بهره وری مورد نیاز است. و با انجام این کار، شرکت ها سرمایه انسانی را انباشته کرده و به توده بحرانی ایده های مورد نیاز برای حمایت از ورود کارآفرینی دست خواهند یافت. سرمایه‌گذاری در همکاری و سرریز دانش ممکن است دانشی را از صنایع دیگر به ارمغان بیاورد که مستقیماً با قابلیت‌های شرکت ادغام نشده‌اند. با این حال، یکی از چالش‌های اصلی برای شرکت‌ها و گروه‌های سازمانی، مدیریت سرمایه‌گذاری داخلی در دانش، همکاری دانش و سرریز دانش در مجموع است. این مسئله به ویژه برای کارآفرینانی است که تحت محدودیت های منابع سفت و سخت عمل می کنند.

مدیریت دانش در بخش فناوری اطلاعات

برای باز کردن مجموعه ای از وابستگی های متقابل مستقیم و غیرمستقیم بین ایجاد دانش، تجاری سازی و تخصیص زمینه صنعت ممکن است مناسب ترین مورد در این موضوع ویژه بررسی مدیریت دانش در بخش فناوری اطلاعات باشد.

در حالی که مدیریت دانش اغلب به تنهایی مورد تحقیق قرار گرفته است. محققان توجه بیشتری را به ارتباط متقابل و مکمل‌های بین دانش داخلی و منبع‌یابی دانش خارجی و همچنین نقش سرریز دانش جلب کردند.

اول مدیریت دانش در سازمان‌ها، مناطق و کشورها مستلزم درک رابطه بین سرمایه‌گذاری داخلی در تحقیق و توسعه و منبع‌یابی دانش خارجی در چارچوب همکاری دانش – پیوند سرریز است . هر عنصر در شماتیک فوق به صورت جداگانه توسط محققان متعددی مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال، در ادبیات اقتصاد نوآوری و مدیریت دانش در مورد اینکه چگونه منابع مختلف دانش می‌توانند مکمل کارآفرینی، نوآوری و بهره‌وری باشند، خلأ وجود دارد.

تحلیل مدیریت دانش در سازمان ها

دوم، مدیریت دانش در سازمان‌ها، مناطق و کشورها نیازمند تجزیه و تحلیل فرآیند تصمیم‌گیری است و مدیران تصمیم می‌گیرند که آیا بر خلاف مدل تصمیم‌گیری متوالی سنتی تصمیم‌گیری کنند، بخرند یا در ایجاد دانش متحد شوند.

این رویکرد همزمان به مدیریت دانش نشان می‌دهد که تصمیم‌ها برای سرمایه‌گذاری روی دانش، همکاری خارجی بر روی دانش، دریافت آن از طریق سرریزها، یا حتی خرید یا تقلید از دانش خارجی اغلب به طور همزمان گرفته می‌شوند و درونزا هستند زیرا اغلب تغییر می‌کنند. تصمیم گیری همزمان را می توان با حل یک مدل سلسله مراتبی یا یک سیستم معادلات عملیاتی کرد که در آن باقیمانده ها (عوامل مشاهده نشده) بسیار وابسته به یکدیگر خواهند بود. با انجام این کار، تحقیق در مورد مدیریت دانش در سازمان‌ها می‌تواند برخی از این مشکلات اندازه‌گیری و مسائل درون‌زایی را هنگام برخورد با ورودی‌ها و خروجی‌های دانش دور بزند.

هزینه های مدیریت دانش و سرمایه گذاری ها

ثالثاً، تحقیق در مورد مدیریت دانش مستلزم تعیین هزینه ها و منافع حاصل از ایجاد دانش در داخل و از طریق سرریزهای دانش به عنوان یک مشکل سرمایه گذاری است که در آن می توان نتیجه مورد انتظار مانند نوآوری یا کارآفرینی را به حداکثر رساند. تمایل شرکت ها به نوآوری و ورود به بازارهای جدید با سرمایه گذاری آنها در دانش داخلی (مانند تحقیق و توسعه، آموزش، ماشین آلات پیشرفته و سرمایه گذاری های نرم افزاری) و در دسترس بودن سرریز دانش افزایش می یابد.  سرریزهای بیشتر دانش، نوآوری و ورود به بازار را تسهیل می کند. با افزایش تعداد ارتباطات دانش و رسیدن به غلظت بحرانی دانش در یک واحد مکانی یا صنعتی خاص، بازده مورد انتظار از سرریزهای دانش و سرمایه گذاری داخلی به دلیل مکمل ها و توانایی انباشت سریع دانش و همچنین نزدیکی شناختی بین منبع و گیرنده دانش است.

در نهایت، همکاری دانش و سرریزهای دانش به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ارزش افزوده اقتصادی خود را افزایش دهند و رقابت خود را با یکپارچه‌سازی، اصلاح و ایجاد ترکیب‌های جدیدی از منابع با منابع دیگر شرکا افزایش دهند.

مدیریت دانش و کارآفرینی در عصر دیجیتال

تحقیقات اخیر مدیریت دانش توجه قابل توجهی به سرریزهای دانش ناشی از استفاده از داده‌های بزرگ، فناوری‌های فعال‌کننده کلیدی و فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات دارد. به عنوان یک نظریه مرتبط است که به مکمل‌های بین سرمایه‌گذاری داخلی در دانش و سرریزهای دانش ناشی از سرمایه‌گذاری در فناوری و کلان داده می‌پردازد.  تحقیقات نظری و تجربی موجود بر نقشی که فناوری در شناسایی فرصت‌های بازار ایفا می‌کند و اینکه چگونه سرمایه‌گذاری دانش داخلی و منبع‌یابی دانش از شرکای خارجی باید همسو و هماهنگ شود، متمرکز است.

مدیریت دانش

همسویی استراتژیک

اول، مفهوم همسویی استراتژیک بر این استدلال استوار است که سرمایه گذاری در فناوری، بهره وری شرکت را افزایش می دهد و همچنین ساختارها و قابلیت های شرکت را برای حمایت از تجاری سازی موفق ایده های جدید تغییر می دهد. دوم، همسویی یک فرآیند دو طرفه است که در آن سرمایه گذاری دانش داخلی در فناوری و سرریزهای دانش به عنوان محرک های متقابل دانش مبتنی بر اطلاعات و شناسایی فرصت های جدید عمل می کند. سوم، همسویی استراتژیک فناوری و دانش در یک شرکت، ظرفیت جذب آن را جهت انطباق و تغییر مستمر در یک زمینه سازمانی بیشتر بهبود می بخشد.

تسریع سرریز دانش به شرکت های کارآفرین

سرمایه گذاری داخلی بالاتر در فناوری به مجرای سرریزهای دانش ورودی به فعالیت های کارآفرینانه تبدیل می شود، بنابراین میزان سرریز دانش ناشی از شرکت های کارآفرین را تسریع می بخشد. منطقی است که فرض کنیم فناوری و سرمایه‌گذاری تحقیق و توسعه ممکن است بازده بیشتری را برای سرریز دانش فراهم کند. زیرا ظرفیت جذب بالایی برای شناخت، پذیرش، ترکیب و جذب دانش خارجی مورد نیاز است. ارتباط مزیت های تکنولوژیکی هنگام استفاده از سرریزها به دلیل مشکلات در پذیرش سرریز دانش بدون آموزش خاص و دانش قبلی است.

در عصر دیجیتال، تمرکز بر حفظ و دسترسی به دانش خارجی از طریق سرریزها باید در شیوه‌های نوآوری داخلی ادغام شود و با تعادل سرمایه‌گذاری دانش داخلی و خارجی مرتبط شود.

نتیجه گیری

مجموعه دانش فعلی در ادبیات، تحقیقات نظری و تجربی بیشتری را برای روشن کردن رابطه بین مکمل‌های سرمایه‌گذاری دانش داخلی و سرریزهای دانش، می‌طلبد. به ویژه در سطوح مختلف تجزیه و تحلیل (دانشگاه، شرکت ها، صنعت، صنعت-مناطق، اکوسیستم های منطقه ای و اتحادیه های شرکت).

به ویژه، ما خواستار مطالعات بعدی برای بررسی مدیریت دانش-کارآفرینی با تمرکز برون‌کشوری و فراصنعتی هستیم. آنها باید به ویژه بر جذب شدت انتقال دانش و سایر فناوری های نوظهور که چشم انداز نوآوری و کارآفرینی را به عصر دیجیتال ارتقا داده اند، تمرکز کنند. پژوهش در سازمان‌های کارآفرین از بررسی بیشتر در مورد نقش سرمایه‌گذاری تحقیق و توسعه و سرریز دانش در بهره‌وری شرکت و منطقه ایفا می‌کند.

مطالب مشابه

Modal body text goes here.

footer-logo

لورم ایپسوم به سادگی ساختار چاپ و متن را در بر می گیرد. لورم ایپسوم به مدت 40 سال استاندارد صنعت بوده است.

تماس با ما

ایران ، استان تهران ، میدان آزادی ، خیابان 9