اقتصاد، در شرایط کنونی، در راس اولویتهای ملی قرار دارد. توسعهی پایدار هر کشوری، بدون داشتن بنیانهای اقتصادی استوار، امری ناممکن است. رونق اقتصادی، آسایش و رفاه عمومی را به ارمغان میآورد و ملتی که در پی ایفای نقش در عرصهی بینالمللی و تحقق آرمانهای تمدنی است، نمیتواند درگیر تامین نیازهای اولیه باقی بماند. با عنایت به سیاستهای اقتصاد مقاومتیِ ابلاغی از سوی رهبری، نقش محوری تولید داخلی در این راستا بیش از پیش نمایان میگردد. با این حال، تولید ملی و اشتغال در کشور، به دلیل چالشهایی نظیر رکود اقتصادی، موانع بانکی و مشکلات مالی بخش تولید، با دشواریهایی روبرو است. ولی حمایت از تولید ملی یک وظیفه و مسئولیت اجتماعی مردم است.

رشد اقتصادی، افزایش تولید و درآمد ملی
تولید ملی و توانمندسازی محصول داخلی مهمترین مسئله اقتصادی است که باید در این مقاله به آن بپردازیم. اقتصاد، محور اصلی چالشهای کنونی کشور است. دستیابی به پیشرفت و توسعه در تمامی زمینهها، مستلزم تقویت زیرساختهای اقتصادی است. در این میان، ارتقای تولید ملی نقش کلیدی در شکوفایی اقتصاد ایفا میکند، چرا که این دو مقوله به شدت به هم وابستهاند. افزایش پایدار تولید، به کاهش تورم و خروج از رکود منجر میشود. در نتیجه، رونق به بازارها باز میگردد، فرصتهای شغلی افزایش مییابد و اقتصاد شکوفا میشود. این رشد اقتصادی، خود نشاندهنده افزایش تولید و درآمد سرانه ملی خواهد بود.
مسائل و چالش های حوزه تولید داخلی
چالشهای اصلی تولیدکنندگان داخلی که از تحلیل مصاحبهها به دست آمد، عبارتند از:
- کمبود حمایت مالی: تولیدکنندگان به دلیل عدم تخصیص بهینه منابع مالی و نبود سیاستگذاریهای حمایتی در بخش صنعت، با مشکل کمبود سرمایه مواجه هستند. این امر سبب شده تا درآمدهای نفتی به جای سرمایهگذاری در تولید ملی، به سمت واردات سوق پیدا کند.
- رقابت نابرابر با کالاهای وارداتی بیکیفیت: ورود کالاهای ارزانقیمت و بیکیفیت، توان رقابتی تولیدات داخلی را کاهش میدهد. به دلیل پایین بودن هزینه تولید این کالاها، قیمت نهایی آنها نیز کمتر بوده و با توجه به اهمیت قیمت برای خریداران، محصولات داخلی با استقبال کمتری روبرو میشوند.
- تاثیر قاچاق: قاچاق کالا، مانعی جدی برای تولیدکنندگان داخلی است. عدم نظارت کافی بر ورود کالاهای قاچاق و افزایش بیرویه واردات، رقابت سالم را برای تولیدکنندگان ایرانی دشوار ساخته و انگیزه تولید و نوآوری را از بین میبرد. حتی در صورت برابری کیفیت، کالای ایرانی به دلیل وجود قاچاق، ممکن است با بیمهری بازار مواجه شود.
- سیاستهای حمایتی ناکافی: واردات بیرویه، چه به صورت قانونی و چه قاچاق، ضربه مهلکی به تولید ملی وارد کرده است. این در حالی است که تولیدکنندگان با کمبود تسهیلات و حمایتهای قانونی از سوی نهادهای تصمیمگیر روبهرو هستند و این امر مشکلات آنها را دوچندان کرده است.
- قوانین کار و تامین اجتماعی: اگرچه این قوانین در راستای حمایت از نیروی کار تنظیم شدهاند، اما در برخی موارد، به دلیل پیچیدگیها و محدودیتها، به مانعی بر سر راه تولید تبدیل شدهاند. قوانین مربوط به مشاغل و بیمه کارگران از جمله این موارد هستند.
- شبکه توزیع ناکارآمد: عدم وجود یک شبکه توزیع کارآمد، معضلی بزرگ برای تولیدکنندگان است. در این سیستم، محصول با قیمت تمام شده پایین از تولیدکننده خریداری میشود، اما به دلیل وجود واسطههای متعدد، با قیمتی گزاف به دست مصرفکننده میرسد. این امر باعث میشود سهم ناچیزی از سود به تولیدکننده برسد و انگیزه او برای تولید کاهش یابد.
- فقدان رویکرد راهبردی به تولید ملی: فقدان یک راهبرد صنعتی مدون و جامع، مانند یک نقشه راه، باعث سردرگمی و انحراف صنایع از مسیر درست میشود. عدم وجود برنامههای استراتژیک صنعتی در سطح استانها و کشور، به طور مستقیم بر تولید ملی تاثیر منفی میگذارد و نیازمند بازنگری و اصلاح است.
- ضعف در صادرات به دلیل هزینه بالا و کیفیت پایین: صادرات ایران با چالشهای جدی روبروست. هزینه بالای تولید ملی و کیفیت پایین محصولات تولید داخل، دو مانع اصلی در این مسیر هستند. عدم توانایی شرکتهای داخلی در ارائه کالاهای باکیفیت، نه تنها به اعتبار صادرکنندگان لطمه میزند، بلکه توان رقابتی کشور را در بازارهای جهانی تضعیف میکند. قیمت نهایی کالا نیز عامل تعیینکنندهای است، اما مشکلاتی نظیر ضعف در تولید، کیفیت نامطلوب، هزینه بالای حمل و نقل داخلی و بازاریابی ناکارآمد، همگی دست به دست هم داده و مانع از رونق صادرات میشوند. برای بهبود وضعیت، رفع این موانع ضروری است.

حمایت از تولید ملی
برای ایجاد تحول و نوآوری در تولید ملی و حمایت از کالای ایرانی، پیشنهاد میشود موارد زیر مورد توجه قرار گیرد:
- تغییر رویکرد مدیریتی: لازم است نظام مدیریتی کشور از روشهای سنتی فاصله گرفته و به سمت رویکردهای نوآورانه و مدرن حرکت کند. پیچیدگیهای کنونی صنعت، پاسخگویی کارآمد از طریق روشهای مدیریتی قدیمی را ناممکن ساخته است.
- رفع موانع مالی: بدهیهای انباشته شده در سطح کارخانجات و صنایع، سدی بزرگ در برابر پیشرفت محسوب میشوند. سیاستگذاران باید با تدوین و اجرای سیاستهای کارآمد، این بار سنگین را از دوش تولیدکنندگان بردارند.
- اعتماد به نسل جوان: برای ایجاد تحول در نظام مدیریت صنعتی، باید به جوانان متخصص و با انگیزه، همراه با برنامهریزی دقیق و علمی، فرصت و مسئولیت داد.